ترلانترلان، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 22 روز سن داره

دوست داشتنی ما

تولدت مبارک

😍عروسک نازم تولدت مبارک😍 🎂🎂🎂🎂🎂🎂🎂🎂🎂🎂🎂🎂🎂🎂🎂🎂 🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈 🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈 🎆🎆🎆🎆🎆🎆🎆🎆🎆🎆🎆🎆 🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎍🎍🎍🎍🎍🎍   توت فرنگی مامانی تولد سه سالگیت مبارک انشاا... 120ساله شی خوشگل خانومم 🎈 Happy Birthday!      🔥      🔥      🔥      💟      💟      💟      💟      💟      💟 🍰🍰🍰🍰🍰🍰🍰🍰 🍰🍰🍰🍰🍰🍰🍰🍰 🍰🍰🍰🍰🍰🍰🍰🍰 🍰🍰🍰🍰🍰🍰🍰🍰 👑👑👑👑👑👑👑👑 روز تولد تو ستاره ها دمیدن   پرستو های عاشق به خونشون رسیدن ...
10 فروردين 1396

شب میلاد عشق

بهترین بابای دنیا مهربون ترین همسر دنیا مورد اعتماد ترین رفیق دنیا تولدت هزار بار مبارک.منو یکی یدونمون عاشقتیم سایت از سرمون کم نشه 120ساله شی تو آفریده شدی برای من تا زیبا ترین لحظات رو برام بسازی  دوست دارم بهترینم💗💗💗 😘😘😘😘😘😘 🎂🎂🎂🎂 🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈
9 فروردين 1396

سفر نوروزی و شیرین زبون خانوم

امسال برای اولین بار تصمیم گرفتیم که تعطیلات عید بریم سفر و دختر خوشگلمم که دیگه خانوم شده و مثل قبل اذیتمون نمیکنه وقتی میریم بیرون و کلا خیلی باهامون همکاری کردی یعنی تو بازارای گناوه پا به پای ما میومدی و هیچی نمیگفتی با وجودیکه از صب تا بعد ناهار کنار دریا بودیم و شن بازی میکردی و بعدش میرفتیم بازار اصلا احساس خستگی نمیکردی فقط ثانیه به ثانیه جیش داشتی از شیرین زبونیات نگم که هر مغازه ای میرفتیم با فروشنده ها رفیق میشدی و کلی باهات بازی میکردن و تازه چند تا هدیه هم ازشون گرفتی برات چندتا عروسک خریدیم توشون یه شتر کوچولو هم بود دادم دستت یهو دیدم کف زمینی نگاه کردم نگو چی دیدم شتر نگون بختو گذاشتی رو زمینو سوارش شدی این روزات ان...
6 فروردين 1396

اندکی مانده به 3 سالگی

سلام به دخترم به باغ و بهارم به بارانم باران بی وقفه منی امیدم به سن سوالات پیاپی و چراهای گوناگون خوش اومدیم مامان چرا آون کوچیکه ؟ چرا آدما جیش میکنن مامان من دستام بزرگه؟( بیشترین دغدغته)بزرگ شدن دختر خوشگل کوچولوم از تک تک روزای بچگیت لذت ببر بزرگ شدن خیلی پیچیدس از روزای بی دغدغگیت نهایت استفاده رو بکن بهترینم شاد بخند برقص بازی کن بچرخ بچرخ بچرخ و بعد بشین مثل همیشه بگو اینا چرا میچرخن زمین چرا میچرخه جدیدا همش حرفت مهد کودکه و دوستای مهد کودکت مامان این لقمه رو ببرم برای مهد کودکم،مامان دوستم تو مهد کودک اینو گفت و ...... مستقل شدی حسابی دیروز رفتم دوش بگیرم همش حواسم بهت بود و صدات میزدم که مط...
20 اسفند 1395

غول چراغ جادو

جدیدترین موجودی که ازش وحشت داری غول چراغ جادو ی قصه هاست ک فکر میکنم سرچشمش قصه ای باشه که خاله جون برات تعریف کرده دیشب همش میگفتی مامان بیا پیشم غول چراغ جادر اینجاست الهی من قربونت برم همش میخواستی بیای پیشم بخوابی ولی من مامان سنگدلیم اجازه ندادم که بیایی تو بغلم فقط دستتو گرفتم و یه کم برات حرف زدم که غول چراغ جادو توی قصست و اینجا نیست و حواستو با اینکه میخوایم بریم برات بوت بخریم و فکر کن ببین چه مدلی دوست داری پرت کردم البته همش به خاطر اینه که میخوام تو مستقل باشی عزیزم نمیدونم چرا جدیدا میترسی از تاریکی ازینکه شب لامپ اتاق خاموش باشه نمیری تو اتاق مثلا و هر بار هم یه بهونه ای میاری مثلا میگی مار اونجاست یا میگی افغانی اونجاس...
27 بهمن 1395

دوست داشتن بی حد و مرز

جدیدا یه حس تازه دارم بهت دخترم خیلی خیلی فهمیده شدی و حواست به همه حالت ها و حرفای همس  هر روز که بیدار میشم میبینم دوست داشتنم اضافه شده یه حس عجیب یه بی انتهایی مطلق چجوریه که میشه یه نفر رو هر روز که بیدار میشی اضافه تر دوست داشته باشی مگه حد دوست داشتن چقدر آخر نداره ؟ هیچ دوست داشتنی مثل مادرانه دوست داشتن نیست یه حس عمیق یه عشق عجیب یه مجنونی که اسمش مامان نداست دستای کوچیکت حرفای قشنگت مهربونیات ببشید گفتنات دیگه تکار نمیشه گفتنت موهامو شونه کردنات انگار هم تو مامان منی هم من مامان تو شبا دیگه بعد 2سال و 6ماه راحت میخوابی به این صورت که ظهرا دیگه نمیخوابی و شبا من یکی یا دو تا قصه میگم و بعدش روتو اونور...
7 دی 1395

لحظه هامون

خیلی وقت است که نیامده ام تا برایت بنویسم خیلی وقت است که بزرگ شده ای یا به قول خودت زرنگ شده ای (من خیلی زرنگم ظرف میشوررررم بعدم به خودت میگی آفرین باریکلا) نیامده ام تا بنویسم که شبها و روزها بیشتر، خیلی بیشتر از پیش به من عادت کرده ای و همیشه از من میخاهی که مامان بیا پیشم و هنگام صبح که باید ازهم جدا شویم با من مسیر رفتن به خانه مادر را طی میکنی نه با پدرت باید میامدم تا بنویسم بهترین جمله ای که این روزها شنیده ام از دهان تو بیرون آمده وقتی که میگی این مامان خودمه باید امروز همین امروز مینوشتم که تنها دلداده منی کسی که بی پروا هر ثانیه بیشتر دوستش میدارم و نمیترسم که چه میشود نمیترسم که کمتر دوستم داشته ب...
14 آذر 1395