سالروز تولد 2 سالگی
سالروز 2 سال عاشقی کردنم جان مادر عشقه مادر ، هستی من ،گل مادر 2ساله خانه من،شورو نشاط لحظه های من هزار واژه و کلمه اطراف ذهنم را گرفته برای توصیف این دقایق برای تعریف این لحظه ها ،ولی ته گلوم بغضی میپیچه که بیان این همه واژه رو برام سخت میکنه.بغضی که از نهایت عشق ،از نهایت دلدادگیم به تو نشات میگیره ،بغضی که حسرت روزهایی رو میخوره که با وجود اینکه لحظه لحظه اشو عاشقی کردم ولی برام کم بود اگر هزار هزار بار اون لحظه ها رو دوباره زندگی کنم دوباره عاشقی کنم بازم برام کمه 2 ساله پیش همچین دقایقی سرشار بودم از اضطراب و از شور و هیجان و انتظار لحظه دیدنت ،لحظه بوییدنت تو آمدی شدی همه هستی من،شدی کوچولوی خونه ای که م...
نویسنده :
مامایی و بابایی
9:30