جشن قدم

دخترم قدم بردار

آهسته و محکم

و از زمین خوردن نترس

که زمین خوردن رسم آدمهای بزرگه

فقط این مهمه که بعدش چگونه برمیخیزی

قدم بردار و این را بدان

بعد از هر قدم اثری برجا میماند

دخترم قدم بردار

قدم به بینهایت به خط و مرزهای کشف نشده

امروز توهم مثل آدم بزرگها راه میروی

بزرگ باش و با دقت وصبر از کنار انسانها گذر کن

که روزمرگی انسانها را از خود و همنوعان و پروردگار دور میکند

عشقم گام برداشتن در دنیا مبارکت باد

21ام بهمن برات جشن قدم گرفتیم خیلی خوب بود و خوش گذشت ولی نمیدونم چرا همش گریه میکردی و یه عکس خوشگل نذاشتی ازت بگیرم

من برای شما یه ژله آبی خوشگل به رنگ تم به شکل دوتا پای کوچولو وسط بشقاب و اسمت پایینش درست کردم و در مرحله آخر که از یخچال در آوردم شیطون کوچولو در یخچالو رو دست مامانی بست و بشقاب ژله از دستم  افتاد روی زمین و تکه تکه شد مامانی خیلی ناراحت شدم خیلی براش زحمت کشیدم و اون ژله تم جشنتو که آبی و زرد بود و همه چیز رد پا بود به خوبی نشون میداد ولی حیف شد حتی یه عکسم ازش نگرفتم ایشالا تصمیم دارم یه بار درستش کنم برات خیلی خوشگل شده بود

تازه قصد درست کردن گیفتم نداشتم ولی خاله نسیم گفت که باید براش درست کنیم و باهم یه ایده دادیم و خاله جون برات گیفتم درست کرد

کلا میخاستم یه جشن ساده باشه ولی یه سری تزیینات ساده با خاله ای برات درست کردیم

یه کیکم به شکل پا سفارش دادم و دقیقا همونی که میخاستم دراومده بود

عصرانه هم کیک مرغ درست کردم و همگی دور هم خوش گذروندیم

اینا گیفت و پابند و کفشایی که خاله فریا از مکه برات آورده بود قبل از بدنیا اومدنت و چونکه متناسب با تمت بود و اولین کفشتم بود برات اینجا گذاشتم

شعری که پشت گیفتها نوشته شده بود

پاهای خوشگلت که پابند بهش انداختم برات

کیک خوشگلت

و البته شما باید از کیکتون بخورید به روش خودت مثل همیشه

کیک مرغ ولی چون وقتم کم بود تزییناتش زیاد جالب نشد