ترلانترلان، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 22 روز سن داره

دوست داشتنی ما

پنج ماهگی

1393/6/26 15:17
196 بازدید
اشتراک گذاری

توی این ماه دخترم یاد گرفته که کامل غلت بخوره و بیفته روی شکمش ،از روزی که یاد گرفتی غلت بزنی دیگه نمیشه یه جا خابوندت چون سریع غلت میزنی اولش سخت بود زیادم نمیتونستی سرتو بالا نگه داری ولی کم کم راه افتادی

گوشای خوشگلتم برات سوراخ کردیم چقدرم که جیغ زدی دفعه پیش که رفته بودیم پیش این دکتر تا چشمت به دکتر افتاد شروع کردی بخندی اونروز 2 ماهت بود ولی اینبار تا چشمت به دکتر افتاد شروع کردی به جیغ زدنو گریه کردن باید همونروز گوشتو سوراخ میکردم

غذا دادنو برات شروع کردم با لعاب برنج

هر روز یه کار جدید یاد میگیری بابایی وقتی از سر کار میاد میپرسه ترلان امروز کار جدیدی انجام نداد؟

توی کریرت دیگه بند نمیشی

تی وی خیلی دوست داری ولی چون تا زیر 2 سال بده من نمیذارم نگاه کنی

تازه یاد گرفتی همینطوری واسه خودت از ته گلوت جیغ میزنی انگار خودت خوشت میاد

ملچ و ملوچ لب بالاتو میخوری خیلی با مزه

وزنتم این ماه 7100 بود چون مرکز بهداشت نرفتیم قدتو ندارم خودمم نگرفتم

 

چشمات بعد حمام کلی قرمز شدن آخه نمیذاری مامانی چشماتو با دستم بگیرم همش میخای باز باشه و همه جارو نگاه کنی

چه تعجبی کرده دخملم

با بابایی رفتن توی آب آب تنی

پیشی خابالوی مامان

اینم پنجمین ماهگردت و دسته گل بابایی که رفتن برات کیک بگیرت کیکو انداخته بود و همه خامه ها مالیده بود به جعبه هههههههههههه

اون عروسکای انگشتی هم هدیه ماهگردته فدات شم

اینجا هم قصد داری به کیک حمله کنی

وای فدای عشوه هات مامانی

 

پسندها (1)

نظرات (1)

عاطفه
20 آذر 93 15:09
ترلان خانوم ایشالا هرروز جشن بگیریو ماروهم دعوت کنی خیلی دوستت دارم بووووووووووووووووووووسسسسسسسس [مرسی عاطفه جونی]